معنی فارسی smallpoxes

B2

آبله‌ها، نوعی بیماری عفونی شدید که با تب و بثورات پوستی مشخص می‌شود.

Infectious disease caused by the variola virus, characterized by fever and a distinctive skin rash.

example
معنی(example):

آبله‌ها روزی تهدید بزرگ بهداشتی در سطح جهان بودند.

مثال:

Smallpoxes were once a major health threat worldwide.

معنی(example):

واکسیناسیون‌ها به حذف آبله‌ها از بیشتر کشورها کمک کرده است.

مثال:

Vaccinations have helped eliminate smallpoxes from most countries.

معنی فارسی کلمه smallpoxes

: معنی smallpoxes به فارسی

آبله‌ها، نوعی بیماری عفونی شدید که با تب و بثورات پوستی مشخص می‌شود.