معنی فارسی smalm

B1

کوچک شدن، به معنای کاهش اندازه یا مقدار چیزی.

To become smaller; to decrease in size or amount.

example
معنی(example):

کوچک شدن به معنای کوچک‌تر شدن یا کاهش در اندازه است.

مثال:

To smalm is to become smaller or to diminish in size.

معنی(example):

با غروب آفتاب، سایه‌ها شروع به کوچک شدن کردند.

مثال:

As the sun set, the shadows began to smalm.

معنی فارسی کلمه smalm

: معنی smalm به فارسی

کوچک شدن، به معنای کاهش اندازه یا مقدار چیزی.