معنی فارسی snawle
B1نوعی گیاه یا موجودی که معمولاً در فصول سرد رشد میکند.
A term that may refer to specific plants or creatures associated with cold seasons.
- OTHER
example
معنی(example):
اسنویل معمولاً در مناطق سرد یافت میشود.
مثال:
The snawle is often found in colder regions.
معنی(example):
یک اسنویل میتواند نشانهای از تغییر فصول باشد.
مثال:
A snawle can be a sign of the change of seasons.
معنی فارسی کلمه snawle
:
نوعی گیاه یا موجودی که معمولاً در فصول سرد رشد میکند.