معنی فارسی snoopier

B1

کنجکاوتر، اشاره به صفتی برای فردی که بیشتر از حد معمول در امور دیگران سرک می‌کشد.

More curious or intrusive than others.

example
معنی(example):

او کنجکاوتر از هر کس دیگر در محله است.

مثال:

She is snoopier than anyone else in the neighborhood.

معنی(example):

رفتار کنجکاوتر او دوستانش را اذیت می‌کند.

مثال:

His snoopier behavior annoys his friends.

معنی فارسی کلمه snoopier

: معنی snoopier به فارسی

کنجکاوتر، اشاره به صفتی برای فردی که بیشتر از حد معمول در امور دیگران سرک می‌کشد.