معنی فارسی snoopiest

B1

سؤال و کنجکاوی به‌طور افراطی دربارهٔ امور یا جزئیات دیگران.

The most inclined to snoop or be overly inquisitive about others' affairs.

example
معنی(example):

سگ کنجکاو همیشه سعی می‌کند بفهمد همه چه کار می‌کنند.

مثال:

The snoopiest dog always tries to find out what everyone is doing.

معنی(example):

در بین تمام دوستانم، او کنجکاوترین است وقتی صحبت از رازها می‌شود.

مثال:

Among all my friends, she is the snoopiest when it comes to secrets.

معنی فارسی کلمه snoopiest

: معنی snoopiest به فارسی

سؤال و کنجکاوی به‌طور افراطی دربارهٔ امور یا جزئیات دیگران.