معنی فارسی snowlands

B1

سرزمین‌های برفی، مناطق و نواحی‌ای هستند که با برف پوشیده شده‌اند و معمولاً در مناطق سردسیر قرار دارند.

Areas characterized by snow cover, typically found in cold climates.

example
معنی(example):

سرزمین‌های برفی در زمستان زیبا هستند.

مثال:

The snowlands are beautiful in winter.

معنی(example):

حیوانات در سرزمین‌های برفی در ماه‌های سرد شکوفا می‌شوند.

مثال:

Animals thrive in the snowlands during the cold months.

معنی فارسی کلمه snowlands

: معنی snowlands به فارسی

سرزمین‌های برفی، مناطق و نواحی‌ای هستند که با برف پوشیده شده‌اند و معمولاً در مناطق سردسیر قرار دارند.