معنی فارسی snowmaker

B1

دستگاه یا فردی که برف مصنوعی تولید می‌کند.

A machine or person that creates artificial snow.

example
معنی(example):

دستگاه برف‌ساز به ساخت برف مصنوعی برای پیست اسکی کمک کرد.

مثال:

The snowmaker helped create artificial snow for the ski resort.

معنی(example):

با یک دستگاه برف‌ساز، می‌توان حتی در هوای گرم نیز از دامنه‌ها لذت برد.

مثال:

With a snowmaker, the slopes can be enjoyed even in warm weather.

معنی فارسی کلمه snowmaker

: معنی snowmaker به فارسی

دستگاه یا فردی که برف مصنوعی تولید می‌کند.