معنی فارسی snugnesses

B1

اشکال مختلف راحتی و گرما؛ حالت‌های متعدد از احساس راحتی.

Different states of snugness; variations in comfort.

example
معنی(example):

راحتی پتوها متفاوت بود.

مثال:

The snugnesses of the blankets varied.

معنی(example):

راحتی‌های مختلف می‌توانند بر چگونگی خواب شما تاثیر بگذارند.

مثال:

Different snugnesses can affect how well you sleep.

معنی فارسی کلمه snugnesses

: معنی snugnesses به فارسی

اشکال مختلف راحتی و گرما؛ حالت‌های متعدد از احساس راحتی.