معنی فارسی snup

B1

حرکت یا جستجو به طور ناخودآگاه و با اشتیاق.

To sniff around or investigate eagerly.

example
معنی(example):

سگ با اشتیاق به خوراکی‌ها نزدیک می‌شد.

مثال:

The dog would snup at the treats eagerly.

معنی(example):

او تماشا کرد که گربه در خانه پرسه می‌زند.

مثال:

She watched the cat snup around the house.

معنی فارسی کلمه snup

: معنی snup به فارسی

حرکت یا جستجو به طور ناخودآگاه و با اشتیاق.