معنی فارسی soberlike
B1شبیه به حالت جدی، بدون هیجان و احساسات بیش از حد.
Resembling a sober state; serious in demeanor.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سلوک جدی او همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
His soberlike demeanor impressed everyone.
معنی(example):
او در طول جلسه تمرکزی جدی داشت.
مثال:
She had a soberlike focus during the meeting.
معنی فارسی کلمه soberlike
:
شبیه به حالت جدی، بدون هیجان و احساسات بیش از حد.