معنی فارسی sofisticated
C1سوفیستیکیت یعنی داشتن سطح بالای خودآگاهی و درک در امور پیچیده یا فرهنگ و هنر.
Having a refined knowledge, experience, or understanding, often in matters of culture or style.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سلیقه پیچیده او در هنر همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Her sophisticated taste in art impressed everyone.
معنی(example):
او درک پیچیدهای از موضوع دارد.
مثال:
He has a sophisticated understanding of the subject.
معنی فارسی کلمه sofisticated
:
سوفیستیکیت یعنی داشتن سطح بالای خودآگاهی و درک در امور پیچیده یا فرهنگ و هنر.