معنی فارسی solarometer

B1

ابزاری برای اندازه‌گیری شدت تابش خورشیدی.

An instrument used to measure the intensity of solar radiation.

example
معنی(example):

یک دماسنج خورشیدی شدت تابش خورشیدی را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

A solarometer measures solar radiation intensity.

معنی(example):

دماسنج خورشیدی برای مطالعه انرژی خورشیدی ضروری است.

مثال:

The solarometer is essential for studying solar energy.

معنی فارسی کلمه solarometer

: معنی solarometer به فارسی

ابزاری برای اندازه‌گیری شدت تابش خورشیدی.