معنی فارسی solated

B1

جدا شده، به معنی ایزوله بودن یا جدا کردن از سایر بخش‌ها.

Separated or isolated from others.

example
معنی(example):

منطقه جداشده در آزمایشگاه برای آزمایش ضروری بود.

مثال:

The solated area in the lab was essential for the experiment.

معنی(example):

پس از انجام رویه‌های جداشده، مشاهداتی انجام شد.

مثال:

After the solated procedures, observations were made.

معنی فارسی کلمه solated

: معنی solated به فارسی

جدا شده، به معنی ایزوله بودن یا جدا کردن از سایر بخش‌ها.