معنی فارسی solations
B1جمع جدا کردن، به فرایندها یا مواردی اشاره دارد که شامل جداسازی هستند.
Plural form of solation, indicating multiple instances of the process.
- NOUN
example
معنی(example):
برای موفقیت آزمایش، نیاز به جدا کردنهای متعدد بود.
مثال:
Multiple solations were required for the experiment to succeed.
معنی(example):
یافتهها بر اساس جداهای مختلف در آزمایشهای مختلف بود.
مثال:
The findings were based on various solations across different trials.
معنی فارسی کلمه solations
:
جمع جدا کردن، به فرایندها یا مواردی اشاره دارد که شامل جداسازی هستند.