معنی فارسی sonicator
B1دستگاهی که برای تولید امواج صوتی در فرکانسهای بالا استفاده میشود.
A device used to generate ultrasonic sound waves for various applications.
- noun
noun
معنی(noun):
Any device that produces high-intensity ultrasound
example
معنی(example):
یک سونیکیتور برای ایجاد امواج صوتی فوقصوت استفاده میشود.
مثال:
A sonicator is used to create ultrasonic sound waves.
معنی(example):
آزمایشگاه با یک سونیکیتور برای آزمایشهای مختلف تجهیز شده است.
مثال:
The laboratory is equipped with a sonicator for various experiments.
معنی فارسی کلمه sonicator
:
دستگاهی که برای تولید امواج صوتی در فرکانسهای بالا استفاده میشود.