معنی فارسی sophisticant
B1کسی که به استدلالهای پیچیده و فریبنده میپردازد و در ارائه افکار خود مهارت دارد.
A person skilled in sophisticated argumentation or reasoning.
- NOUN
example
معنی(example):
او به دلیل استدلالهای پیچیدهاش به عنوان یک sophisticant شناخته میشد.
مثال:
She was known as a sophisticant for her intricate arguments.
معنی(example):
به عنوان یک sophisticant، او همیشه سعی میکرد دیگران را با بلاغت هوشمندانهاش تحت تاثیر قرار دهد.
مثال:
As a sophisticant, he always tried to impress others with his clever rhetoric.
معنی فارسی کلمه sophisticant
:
کسی که به استدلالهای پیچیده و فریبنده میپردازد و در ارائه افکار خود مهارت دارد.