معنی فارسی sophisticative

B1

دارای جنبه‌های پیچیده و هوشمندانه؛ همچنین به مفاهیم پیچیده اشاره دارد.

Characterized by sophisticated qualities or complexity.

example
معنی(example):

رویکرد sophisticative او به هنر همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

Her sophisticative approach to art amazed everyone.

معنی(example):

این طراحی هم ساده و هم sophisticative بود و به سلیقه‌های مدرن جلب توجه می‌کرد.

مثال:

The design was both simple and sophisticative, appealing to modern tastes.

معنی فارسی کلمه sophisticative

: معنی sophisticative به فارسی

دارای جنبه‌های پیچیده و هوشمندانه؛ همچنین به مفاهیم پیچیده اشاره دارد.