معنی فارسی sophy

C1 /ˈsɒfɪ/

دانش، بینش و یا حکمت، معمولاً به توانایی در درک و تفکر عمیق اشاره دارد.

Wisdom or knowledge, often implying insight and deep understanding.

noun
معنی(noun):

Wisdom, knowledge, learning

example
معنی(example):

او با دانش و بینش زیادی به موضوع نزدیک شد.

مثال:

She approached the problem with great sophy and insight.

معنی(example):

دانش او او را در میان همکارانش شخصیتی محترم ساخت.

مثال:

His sophy made him a respected figure among his peers.

معنی فارسی کلمه sophy

: معنی sophy به فارسی

دانش، بینش و یا حکمت، معمولاً به توانایی در درک و تفکر عمیق اشاره دارد.