معنی فارسی sorcerously

B1

به شکلی جادویی یا افسونگرانه، که به جادو مربوط می‌شود.

In a magical manner; having the qualities of a sorcerer.

example
معنی(example):

او به طرز جادویی لبخند زد و جادوئی بر جمعیت افکند.

مثال:

She smiled sorcerously, casting a spell on the crowd.

معنی(example):

او به طرز جادویی صحبت کرد و همه را در اتاق مسحور نمود.

مثال:

He spoke sorcerously, enchanting everyone in the room.

معنی فارسی کلمه sorcerously

: معنی sorcerously به فارسی

به شکلی جادویی یا افسونگرانه، که به جادو مربوط می‌شود.