معنی فارسی sorcerize
B1جادو کردن، به خصوص به کار بردن جادو به شکلی خلاقانه.
To perform acts of sorcery or make magical.
- VERB
example
معنی(example):
او میتواند با تخیلش، جهان را جادو کند.
مثال:
She can sorcerize the world with her imagination.
معنی(example):
او میداند چگونه حتی سختترین چالشها را جادو کند.
مثال:
He knows how to sorcerize even the toughest challenges.
معنی فارسی کلمه sorcerize
:
جادو کردن، به خصوص به کار بردن جادو به شکلی خلاقانه.