معنی فارسی sorceries

B1

جادوها، عمل یا فنون جادوگری که معمولاً شامل افسون‌ها و قدرت‌های ماورایی می‌شود.

Magical practices or spells used in sorcery.

example
معنی(example):

کتاب باستانی پر از جادوهای قدیمی بود.

مثال:

The ancient book was filled with sorceries of old.

معنی(example):

آنها جادوها را مطالعه کردند تا رازهای آنها را بیاموزند.

مثال:

They studied the sorceries to learn their secrets.

معنی فارسی کلمه sorceries

: معنی sorceries به فارسی

جادوها، عمل یا فنون جادوگری که معمولاً شامل افسون‌ها و قدرت‌های ماورایی می‌شود.