معنی فارسی sorcerous
B1مربوط به جادو، دارای ویژگیهای جادویی و مرموز.
Of or relating to sorcery; magical.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
انرژی جادویی اتاق را پر کرده بود.
مثال:
The sorcerous energy filled the room.
معنی(example):
او جاذبهای جادوانه داشت که بسیاری را جذب کرد.
مثال:
He had a sorcerous aura that intrigued many.
معنی فارسی کلمه sorcerous
:
مربوط به جادو، دارای ویژگیهای جادویی و مرموز.