معنی فارسی sortileger
B1شخصی که بر خلاف علم جداسازی، غالباً با قدرتهای جادویی کار میکند.
A person who sorts or classifies, often with mystical or magical implications.
- NOUN
example
معنی(example):
جادوگر در داستان قدرت جداسازی سرنوشتها را داشت.
مثال:
The sortileger in the story had the power to sort destinies.
معنی(example):
او برای راهنمایی در انتخابهای زندگی خود با یک جادوگر مشورت کرد.
مثال:
She consulted a sortileger for guidance in her life choices.
معنی فارسی کلمه sortileger
:
شخصی که بر خلاف علم جداسازی، غالباً با قدرتهای جادویی کار میکند.