معنی فارسی sowl
B2موجودی خیالی با ویژگیهای حکمت و راهنمایی.
A mythical creature symbolizing wisdom and guidance.
- NOUN
example
معنی(example):
سول موجودی است که معمولاً با حکمت مرتبط است.
مثال:
The sowl is a creature often associated with wisdom.
معنی(example):
در افسانهها، سول به عنوان راهنمای ارواح گمشده ظاهر میشود.
مثال:
In folklore, the sowl appears as a guide to lost souls.
معنی فارسی کلمه sowl
:
موجودی خیالی با ویژگیهای حکمت و راهنمایی.