معنی فارسی sowle

B1

جوانب مثبت و درخشان شخصیت فرد.

A representation of someone's positive and luminous character.

example
معنی(example):

او یک سول خوب دارد که مردم را به خود جذب می‌کند.

مثال:

He has a nice sowle that draws people to him.

معنی(example):

سول او در مهربانی و همدلی‌اش درخشان است.

مثال:

Her sowle shines through in her kindness and empathy.

معنی فارسی کلمه sowle

: معنی sowle به فارسی

جوانب مثبت و درخشان شخصیت فرد.