معنی فارسی sowlike

B1

خصوصیتی که نشان‌دهنده دلسوزی و سادگی است.

Describing someone or something that embodies kindness and warmth.

example
معنی(example):

طراحی بسیار سوش بود و بسیاری را جذب کرد.

مثال:

The design was very sowlike, appealing to many.

معنی(example):

خلق و خوی سوش او را در مدرسه محبوب کرد.

مثال:

Her sowlike attitude made her popular at school.

معنی فارسی کلمه sowlike

: معنی sowlike به فارسی

خصوصیتی که نشان‌دهنده دلسوزی و سادگی است.