معنی فارسی sozzly

B1

به شیوه‌ای بدون پرده‌پوشی و کاملاً صریح.

In a manner that is open, straightforward, and devoid of any attempts to soften the message.

example
معنی(example):

بحث به طور صریح و بدون فیلتر بود.

مثال:

The discussion was sozzly and unfiltered.

معنی(example):

نظرات صریح او بحث‌برانگیز شد.

مثال:

His sozzly opinions sparked controversy.

معنی فارسی کلمه sozzly

: معنی sozzly به فارسی

به شیوه‌ای بدون پرده‌پوشی و کاملاً صریح.