معنی فارسی spale
A2اسپال، قطعهای از مواد که در حین تعمیر یا ساخت و ساز استفاده میشود.
A piece or fragment that is used in building or construction.
- NOUN
example
معنی(example):
اسپال در حین طوفان از سقف افتاد.
مثال:
The spale fell from the roof during the storm.
معنی(example):
او اسپال را از زمین برداشت.
مثال:
He picked up the spale from the ground.
معنی فارسی کلمه spale
:
اسپال، قطعهای از مواد که در حین تعمیر یا ساخت و ساز استفاده میشود.