معنی فارسی spales

B1

اسپال‌ها، مجموعه‌ای از قطعات کوچک یا مواد که در کنار هم قرار گرفته‌اند.

A series of small pieces or fragments arranged together.

example
معنی(example):

اسپال‌ها به دقت در باغ چیده شده بودند.

مثال:

The spales were carefully arranged in the garden.

معنی(example):

اسپال‌های مختلف به انبار قدیمی تزئین کرده بودند.

مثال:

Various spales decorated the old barn.

معنی فارسی کلمه spales

: معنی spales به فارسی

اسپال‌ها، مجموعه‌ای از قطعات کوچک یا مواد که در کنار هم قرار گرفته‌اند.