معنی فارسی spanemic
B1صفتی که به شرایط یا اختلالاتی که با کمبود خون مرتبط هستند، اشاره دارد.
Descriptive of a condition characterized by abnormal blood levels or composition.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نتایج آزمایش نشان دهنده وضعیت spanemic در نمونهها بود.
مثال:
The lab results indicated a spanemic condition in the samples.
معنی(example):
بیمار spanemic به توجه فوری پزشکی نیاز داشت.
مثال:
The spanemic patient required immediate medical attention.
معنی فارسی کلمه spanemic
:
صفتی که به شرایط یا اختلالاتی که با کمبود خون مرتبط هستند، اشاره دارد.