معنی فارسی spanglet
B1اسپنگلت، یک عنصر کوچک یا تکهای که معمولاً دارای درخشندگی است و برای تزیین یا جلب توجه استفاده میشود.
A small, shiny decorative element often used on clothing or accessories.
- NOUN
example
معنی(example):
اسپنگلت دارای سطح درخشانی بود که نور را به زیبایی منعکس میکرد.
مثال:
The spanglet had a shiny surface that reflected light beautifully.
معنی(example):
او لباسش را با اسپنگلتهای کوچک تزیین کرد تا جذابتر شود.
مثال:
She decorated her dress with small spanglets to make it more appealing.
معنی فارسی کلمه spanglet
:
اسپنگلت، یک عنصر کوچک یا تکهای که معمولاً دارای درخشندگی است و برای تزیین یا جلب توجه استفاده میشود.