معنی فارسی spayard
B1اسپایارد شدن، طرد یا اخراج از یک گروه به دلیل نقض قوانین یا رفتار غیرقابل قبول.
To be dismissed or expelled from a group due to rule violations or unacceptable behavior.
- VERB
example
معنی(example):
او به خاطر مسائل انضباطی از تیم اسپایارد شد.
مثال:
He was spayard from the team due to disciplinary issues.
معنی(example):
بازیکن به خاطر نقض قوانین اسپایارد شد.
مثال:
The player was spayard for breaking the rules.
معنی فارسی کلمه spayard
:
اسپایارد شدن، طرد یا اخراج از یک گروه به دلیل نقض قوانین یا رفتار غیرقابل قبول.