معنی فارسی specificly
B1بهطور خاص و دقیق، برای تأکید بر جزئیات
In a precise or particular manner
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور خاص درباره چالشهایی که با آنها مواجهیم صحبت کرد.
مثال:
She spoke specificly about the challenges we face.
معنی(example):
شما باید به طور خاص بر روی مسائل کلیدی تمرکز کنید.
مثال:
You need to focus specificly on the key issues.
معنی فارسی کلمه specificly
:
بهطور خاص و دقیق، برای تأکید بر جزئیات