معنی فارسی spectered
C2اکنون به معنای ظاهر شدن به عنوان یک روح یا سایه، در یک زمینه مجازی مرتبط است.
To appear as a ghost or phantom; often used metaphorically to describe haunting feelings.
- VERB
example
معنی(example):
شخصیت روحمانند در حاشیه جنگل دیده شد.
مثال:
The ghostly figure spectered at the edge of the forest.
معنی(example):
او احساس میکرد که اشتباهات گذشتهاش بر تصمیماتش سایه انداختهاند.
مثال:
She felt as if her past mistakes spectered her decisions.
معنی فارسی کلمه spectered
:
اکنون به معنای ظاهر شدن به عنوان یک روح یا سایه، در یک زمینه مجازی مرتبط است.