معنی فارسی spector
B1سکتور، شخص یا موجودی است که باید مورد نظر قرار گیرد یا در نظر گرفته شود، به ویژه در زمینههای تخیلی یا ترسناک.
A ghostly presence or the image of something that casts a shadow.
- NOUN
example
معنی(example):
سکتهی احضار روح همه را مضطرب کرد.
مثال:
The spector of the haunting made everyone nervous.
معنی(example):
بسیاری معتقدند که سایه تغییر برای رشد ضروری است.
مثال:
Many believe that the spector of change is necessary for growth.
معنی فارسی کلمه spector
:
سکتور، شخص یا موجودی است که باید مورد نظر قرار گیرد یا در نظر گرفته شود، به ویژه در زمینههای تخیلی یا ترسناک.