معنی فارسی spectrality
B1اسپکتاریتی به وجود و تأثیرات پنهانی اشاره دارد که ممکن است در هر چیزی وجود داشته باشد.
The quality of being spectral or ghostly; often used in philosophical contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
وجود اسپکترا در صحنه به جو ترسناک آن افزود.
مثال:
The spectrality of the scene added to its eerie atmosphere.
معنی(example):
در بحثهای هویت، اسپکترا میتواند نمایانگر حضور غایبان باشد.
مثال:
In discussions of identity, spectrality can represent the presence of the absent.
معنی فارسی کلمه spectrality
:
اسپکتاریتی به وجود و تأثیرات پنهانی اشاره دارد که ممکن است در هر چیزی وجود داشته باشد.