معنی فارسی specting

B1

استفاده از شکل پیوسته فعل 'انتظار داشتن' به معنای به انتظار چیزی نشستن.

The present participle of 'to expect', indicating an ongoing anticipation.

verb
معنی(verb):

Expect

example
معنی(example):

او انتظار دارد این هفته یک پیشنهاد شغلی جدید برساند.

مثال:

He is specting a new job offer to come this week.

معنی(example):

آنها انتظار موفقیت تیمشان در مسابقات را داشتند.

مثال:

They were specting their team's success in the tournament.

معنی فارسی کلمه specting

: معنی specting به فارسی

استفاده از شکل پیوسته فعل 'انتظار داشتن' به معنای به انتظار چیزی نشستن.