معنی فارسی spiderlet
B1به یک عنکبوت کوچک یا جوان اشاره دارد.
A small or young spider.
- NOUN
example
معنی(example):
عنکبوت کوچک هنوز خیلی کوچک بود که مگسها را شکار کند.
مثال:
The spiderlet was still too small to catch flies.
معنی(example):
آنها یک عنکبوت کوچک را که زیر یک برگ پنهان شده بود، پیدا کردند.
مثال:
They found a spiderlet hiding under a leaf.
معنی فارسی کلمه spiderlet
:
به یک عنکبوت کوچک یا جوان اشاره دارد.