معنی فارسی spiraculiferous

B2

تنفس‌دار، مشخصاتی که به تبادل گاز در موجودات کمک می‌کند.

Having structures that facilitate the presence of spiracles.

example
معنی(example):

این گیاه به خاطر ویژگی‌های تنفس‌دار خود که به تبادل گاز کمک می‌کند، شناخته‌شده است.

مثال:

The plant is known for its spiraculiferous characteristics that aid in gas exchange.

معنی(example):

موجودات تنفس‌دار دارای ساختارهای تخصصی برای تنفس هستند.

مثال:

Spiraculiferous organisms have specialized structures for respiration.

معنی فارسی کلمه spiraculiferous

: معنی spiraculiferous به فارسی

تنفس‌دار، مشخصاتی که به تبادل گاز در موجودات کمک می‌کند.