معنی فارسی spiraculiform
B2شکل تنفسدار، به ساختارهایی اشاره دارد که مشابه با دهانههای تنفسی هستند.
Resembling spiracles; having a shape related to openings for respiration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار تنفسدار در رکورد فسیلی شناسایی شد.
مثال:
The spiraculiform structure was identified in the fossil record.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات دارای ویژگی تنفسدار برای جذب بهتر هوا هستند.
مثال:
Many animals have a spiraculiform feature for better air absorption.
معنی فارسی کلمه spiraculiform
:
شکل تنفسدار، به ساختارهایی اشاره دارد که مشابه با دهانههای تنفسی هستند.