معنی فارسی spiraloid
B1اسپیرالوید به شکل و یا ویژگی چیزی اشاره دارد که شبیه مارپیچ یا چرخشی است.
Having a shape or form that resembles a spiral.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شیء به شکل اسپیرالوید بود و شبیه یک مارپیچ بود.
مثال:
The object was spiraloid in shape, resembling a spiral.
معنی(example):
طراحی پلهها اسپیرالوید است و به طور زیبا به سمت بالا میپیچد.
مثال:
The design of the staircase is spiraloid, twisting elegantly upwards.
معنی فارسی کلمه spiraloid
:
اسپیرالوید به شکل و یا ویژگی چیزی اشاره دارد که شبیه مارپیچ یا چرخشی است.