معنی فارسی spireward
B1به سمت نوکدار، به معنای جهتگیری به سمت بلندترین نقطه.
Towards the pointed top of a structure.
- ADVERB
example
معنی(example):
مسیر به سمت نوکدار پیش میرفت و نمای شگفتانگیزی از بالا ارائه میداد.
مثال:
The path led spireward, providing a stunning view from the top.
معنی(example):
آنها به سمت نوکدار تپه بالا رفتند تا غروب آفتاب را ببینند.
مثال:
They climbed the hill spireward to see the sunset.
معنی فارسی کلمه spireward
:
به سمت نوکدار، به معنای جهتگیری به سمت بلندترین نقطه.