معنی فارسی spiritist
B1کسی که به روحها و زندگی پس از مرگ اعتقاد دارد و سعی میکند با آنها ارتباط برقرار کند.
A person who believes in and practices spiritism.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک روحی، او به ارتباط با ارواح اعتقاد داشت.
مثال:
As a spiritist, she believed in communicating with the spirits.
معنی(example):
روحی نشستی برای بحث در مورد زندگی پس از مرگ برگزار کرد.
مثال:
The spiritist held a meeting to discuss the afterlife.
معنی فارسی کلمه spiritist
:
کسی که به روحها و زندگی پس از مرگ اعتقاد دارد و سعی میکند با آنها ارتباط برقرار کند.