معنی فارسی spirity
B1حالت یا صفت داشتن روحیه و شور و شوق.
Having a lively, energetic, and enthusiastic quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تیم با اراده پرشور برای برنده شدن در بازی بازی کرد.
مثال:
The team played with spirity determination to win the match.
معنی(example):
یک نگرش پرشور میتواند دیگران را در اطراف شما بالا ببرد.
مثال:
A spirity attitude can uplift others around you.
معنی فارسی کلمه spirity
:
حالت یا صفت داشتن روحیه و شور و شوق.