معنی فارسی spirulina

B2

یک نوع جلبک سبز-آبی که به عنوان یک مکمل غذایی شناخته می‌شود و به دلیل محتوای بالای پروتئین و ویتامین‌ها محبوب است.

A type of blue-green algae known for its high nutritional value, often used as a dietary supplement.

noun
معنی(noun):

A food supplement prepared from blue-green algae of the genus Arthrospira found in soda lakes.

example
معنی(example):

اسپیرولینا به خاطر فواید سلامتی‌اش به عنوان یک سوپرغذا شناخته می‌شود.

مثال:

Spirulina is known for its health benefits as a superfood.

معنی(example):

بسیاری از ورزشکاران از اسپیرولینا برای بهبود عملکردشان استفاده می‌کنند.

مثال:

Many athletes take spirulina to enhance their performance.

معنی فارسی کلمه spirulina

: معنی spirulina به فارسی

یک نوع جلبک سبز-آبی که به عنوان یک مکمل غذایی شناخته می‌شود و به دلیل محتوای بالای پروتئین و ویتامین‌ها محبوب است.