معنی فارسی spittlefork

A2

ابزاری استاندارد برای کشاورزان که برای بلند کردن علف و کاه استفاده می‌شود.

A tool typically used by farmers to lift hay or straw.

example
معنی(example):

کشاورز از چنگک علف برای بلند کردن کاه استفاده کرد.

مثال:

The farmer used a spittlefork to lift hay.

معنی(example):

یک چنگک علف برای هر باغبانی ضروری است.

مثال:

A spittlefork is essential for any gardener.

معنی فارسی کلمه spittlefork

: معنی spittlefork به فارسی

ابزاری استاندارد برای کشاورزان که برای بلند کردن علف و کاه استفاده می‌شود.