معنی فارسی splitterman

B1

شخصی که مسئول تقسیم و شکست دادن چوب‌ها به تکه‌های کوچکتر است.

A person who splits logs or wood into smaller pieces.

example
معنی(example):

مرد تقسیم‌کننده به خاطر مهارت‌هایش با چوب‌ها شناخته شده بود.

مثال:

The splitterman was known for his skills with logs.

معنی(example):

در روستا، مرد تقسیم‌کننده به همه در تهیه چوب سوخت کمک می‌کند.

مثال:

In the village, the splitterman helps everyone with firewood.

معنی فارسی کلمه splitterman

: معنی splitterman به فارسی

شخصی که مسئول تقسیم و شکست دادن چوب‌ها به تکه‌های کوچکتر است.