معنی فارسی splutterer
B1به معنای کسی که با لکنت سخن میگوید، به ویژه در هنگام هیجان.
A person who speaks with involuntary pauses or repetitions.
- NOUN
example
معنی(example):
شخصی که در جلوی کلاس لکنت داشت، تلاش میکرد که مفهوم شود.
مثال:
The splutterer at the front of the class struggled to be understood.
معنی(example):
صحبتهای او باعث شده بود که مثل یک لکنتی به نظر برسد.
مثال:
His speech made him sound like a splutterer.
معنی فارسی کلمه splutterer
:
به معنای کسی که با لکنت سخن میگوید، به ویژه در هنگام هیجان.