معنی فارسی sponsorial
B1مرتبط با فرایندی که در آن فردی مسئولیت حمایت و راهنمایی فرد دیگری را بر عهده دارد.
Relating to a sponsor or the duties of sponsorial support.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وظایف حمایتی شامل راهنمایی اعضای جدید است.
مثال:
The sponsorial duties include mentoring the new members.
معنی(example):
نقش حمایتی او در برنامه بسیار مهم بود.
مثال:
His sponsorial role was crucial in the program.
معنی فارسی کلمه sponsorial
:
مرتبط با فرایندی که در آن فردی مسئولیت حمایت و راهنمایی فرد دیگری را بر عهده دارد.