معنی فارسی spretty
B1زیبا؛ توصیف چیزی که خوب به نظر میرسد یا خوشایند است.
Pretty; describing something that looks good or is pleasing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
متوجه شدیم که باغ بعد از باران زیبا به نظر میرسید.
مثال:
The garden looked spretty after the rain.
معنی(example):
او در مهمانی لباس زیبایی پوشیده بود.
مثال:
She wore a spretty dress to the party.
معنی فارسی کلمه spretty
:
زیبا؛ توصیف چیزی که خوب به نظر میرسد یا خوشایند است.